مام صادق علیه السّلام مى فرماید: مرد هرزه اى در مدینه بود که مردم از اطوار و افعال و حرکات و اداهاى او مى خندیدند. روزى در حالى که حضرت علىّ بن الحسین با دو نفر از خادمانش در حرکت بود، به دنبال آن جناب آمد و قصد کرد کارى خنده دار انجام دهد; در برابر دیدگان مردم عباى حضرت را از گردن آن جناب کشید، سپس دور شد; دوباره آمد عبا را برداشت و فرار کرد; آنگاه بازگشت و عبا را به طرف آنجناب انداخت. حضرت بدون آنکه به وى التفات کند، فرمودند: این شخص کیست؟ عرضه داشتند: دلقکى است که مردم مدینه را مى خنداند، حضرت فرمودند: به او بگوئید: براى خداوند روزى است که در آن روز اهل باطل غرق در خسارتند.